-
کرسی های قدیم.........خانم فاطمه فیضی
چهارشنبه 14 آذر 1403 22:16
*خاطره و نوستالژی با کرسی زغالی* *قدیما زیر این کرسی ها یه چنگکی آویزون بوده واسه دیزی روی آتیش زغال ، بماند حالا چقدر پا سوخته و دیزی ریخته* *یکی از کارایی که قدیم در روزهای زمستون انجام میشده، درست کردن منقل کرسی بوده.* *هر روز صبح، اول زغال های روشن باقی مونده از شب قبل را از خاکسترها جدا میکردند و یک گوله...
-
ماجرای انگور داری ........افشین اباذری
چهارشنبه 28 شهریور 1403 08:44
من دشت بان هستم خوشه های انگور سیاه طالقانی روی بوته های رز واگنک خودنمایی می کردن و هوش از سر هر رهگذری می بردن. هیچکس جرات نداشت دست به اون ها بزنه. چارپادار تکیه ای کلاه نمدی اش رو روی سرش مرتب کرد و رفت که به دستور خانم یه جزقه انگور بچینه. ناگهان اوس عبدالله مثل پلنگ غرش کنان سر رسید .جدی جدی خجره رو آورده بالا...
-
صداقت و صافی و درستی مایی اجداد ...سیده فریده میربابایی
شنبه 25 فروردین 1403 21:46
سلام دوستان من و خواهرم خاطرات زیادی ازمر حوم علیَ د نادا داریم .یادمه یه سال رفتیم طالقان ، تا مارو دید گفت از شما بعیده تو باغ مردم چکار می کردید ؟ما هم توضیح دادیم آمدیم پَزی خلاصه مارو دعوا کرد ... ما هم گریه کنان رفتیم خونه ، بماند که پدر و مادرمان هم ما رو دعوا کردند ... چند روز بعد رفتیم برای صبح شیر بگیریم ۵...
-
سرشول...اُراز........صادق اباذری
جمعه 27 بهمن 1402 15:04
( سَرشول) ( اوراز) (Oraz) __(Sarshol ) سَرشول = در کوه با صدای بلند کسی را صدا زدن میگویند وگاهاً صدا را قطع و وصل میکنند درتوی صخره ها که می پیچه حالت اکو میشه بعضی مواقع برای گوسفندها که به راه دور رفتند با کشیدن سَرشول آنها را به نزدیک خود هدایت میکنند و همین عمل را بعضی از چوپان ها با سوت زدن انجام میدهند زمانهای...
-
آمادگی عید....ابراهیم کاظمیان فر
پنجشنبه 26 بهمن 1402 21:13
سلام دوستان، میخواستم قصه عید طالقان روستای میر را بگویم . نزدیک عید که میشد بزرگ خانواده پدر یا مادر راهی شهر میشدند وصوروصات عید را تهیه میکردند که شامل لباس و کفش ، شیرینی و میوه، کسانی که نمیتوانستند شهر بیایند مرحوم مشهدی علی حسین لوازم عید را تهیه میکرد و در مغازه خود مردم ازشون خرید میکردند. از اینحا شب...
-
زمستانی چله......افشین اباذری
جمعه 13 بهمن 1402 08:51
زمستانی چلّه وقتی زمستان نصف مگرده یعنی همین وقتان ، مادرم این حکایته تعریف منه : چهل روز اول زمستانِ چلّه بزرگ و بیست روز بعدِ چلّه کوچیک یا «خورده چلّه » موگون. اینان همدیگری همراه بِرارن. وقتی چلّه بزرگ تمان موبو خورده چلّه او دِ سوال مِنه: برار جان این چهل روز چه کِردی؟ چلّه بزرگ موگو: من اندین سرما کِردم تا تول و...
-
فراموش کردن کبریت کوهی میان.....شعبان کاظمیان فر
دوشنبه 1 آبان 1402 14:46
سال تقریبا ۵۴ بود خیلی دقیق یادم نی اون سال گوسفند نوبتی به چوپان نداشتیم هر ده تا گوسفند یه روز مالی ور ما ۳ روز نوبت داشتیم گاهی با مالک اباذری گاهی مشدی شیردل دا گاهی مش رمضان دا اون روز نوبتی با مش نیاز دا خدا همشانه رحمت کنه صبح اول وقت همه مالان در مکردن چشه ای لو رونا منم کیسه نون و بساط بگیتم را کتم مش نیاز...
-
از نیکی های بانو سهیلا برای بانو سهیلا
شنبه 28 مرداد 1402 15:34
نامه ای به یکی از اهالی و اعضای فعال گروه سلام گاهی وارد وبلاگ میر می شوم و صفحات مجازیش را ورق می زنم بله همان وبلاگ میر http://mirtaleghan.blogsky.com همان که من و ما روزی فکر نمی کردیم با تلاشهایمان بالغ بر ۲۰۰ خاطره و مطلب و حادثه و اتفاق درونش رقم بخورد خاطراتی از من......تو ...ماو همگی ...همه ی برادر خواهران و...
-
گرده سو چراغ............فریده میربابایی
سهشنبه 23 اسفند 1401 20:00
ما بهش موگوتیم چراغ گرد سوز یادمه وختی برقان میشه مینی گته ننه یا گته آقا چراغ گردسوز رو و فانوسها رو روشن میکوردن و زمانی که هوا سرد بِ شیشه ی چراغ اگر سنجاق هنداشت می شکست بنابر این یه سنجاق قفلی همیشه آویزان میکردن شیشه ای رو تا حرارت رو به خودش هگیره و شیشه نشکنه هعیییی قدیمانی قربان دلم لک بیزیه قدیمی خنه هانه...
-
ماجرای مینی برَری ساعت...فریده میربابایی
یکشنبه 27 آذر 1401 11:00
سلام خجیر هم ولایتیان یه خَطِرِه بوگوم شماره : یادم میا وچه بِیم اولین ساعت مُچی رِ پیَرم بِرَرَکمی بِرِک بِخرستِه به ، بِرَرَم دی ترسِشی خَطر نوگوت گم گرستی ، اول بِشِه زمینی خاک دِ چه جور غَلط بِزِه ، خاک دی بیریخت لباسان و سر و صورتشِ ، دِوَره لباسانشِ دی پاره کِرد ، بِشِه خَنه و بوگوت : چار ، پنج نفری مَنِ کتک...
-
خاطره ای از سور و سات سفر به میر دهه ۷۰ علیرضاجعفری
جمعه 4 آذر 1401 00:37
بنام خدا دل نوشته ای از ایام نوجوانی ام روزگار کودکی و نوجوانی چه زود سپری شد. در آن سالهای دور قسمتی از خاطرات خود را به رشته تحریر در آورده بودم. خاطرات سالهای ۱۳۷۴ لغایت ۱۳۸۰ مربوط به زندگی شخصی و اجتماعی در کنار دوستانم. بعد سالها گذری بر آن نوشته ها کردم. از برخی نوشتها بسیار متعجب شدم و انگشت حیرت بر دهان گرفتم...
-
جن حمامی میان.....فریده میربابایی
یکشنبه 30 مرداد 1401 19:38
من دی خاطره ای موگوم شمارِ نقل قول از عزیزی که به رحمت خدا بیشییِه قدیمانی آدمان زیاد قید و بند ساعت نِبَن ، یه جور کِ قبل از روشناییِ هوا نان شان تنوری میان پخته به ، و غذاشان دی آماده به ... یه روز صباحی( زودتر از ساعت مقرر) زنک خودشی همرَه موگو حالا که کارانم تمان گرستی بوشوم حمام .... بی هوا وسایل حمامِ می گیره و...
-
ویدیویی از چند دهه میریانی عزاداراری....مجتبی میرچی
سهشنبه 11 مرداد 1401 07:22
برای دانلود روی خط زیر کلیک کنید و سپس دریافت لینک دانلود رو کلیک کنید کنید https://s25.picofile.com/file/8451923734/VID_20220801_WA0023.mp4.html
-
خاطره حل مشکل ترافیک...فریده میربابایی
سهشنبه 4 مرداد 1401 15:23
سلام خجیر هم ولایتیان یه خَطِرِ بوگوم شمارِ روزکی سر پل امامزاده معصوم ترافیک بِ ، چراغ راهنمایی دی خراب گرستِ بِ ، دو تا از مردکان میری موشون مثلا ماشینانِ هدایت کِنَن ، یکیشان موشو اون دست چهار راه ، یکیشان دی موشو این دست ... اَندین ماشینان چپ و راست اشاره مینَن ، کو ترافیک بدتر قفل می گرده ، صدای همه دی در میا ،...
-
مجموعه عکس های شماره 6 جشن مهربانی روستای میر ۱۴۰۱/۰۴/۳۰
یکشنبه 2 مرداد 1401 11:16
-
مجموعه عکس های شماره 5 جشن مهربانی روستای میر ۱۴۰۱/۰۴/۳۰
یکشنبه 2 مرداد 1401 11:04
-
اهدای جوایز به برگزیدگان مسابقات کودکان میر
یکشنبه 2 مرداد 1401 08:41
-
تقدیر و تشکر از شوراهای گذشته و حال روستای میر
یکشنبه 2 مرداد 1401 08:38
-
مجموعه عکس های شماره 4 جشن مهربانی روستای میر ۱۴۰۱/۰۴/۳۰
یکشنبه 2 مرداد 1401 08:26
-
مجموعه عکس های شماره 3 جشن مهربانی روستای میر ۱۴۰۱/۰۴/۳۰
یکشنبه 2 مرداد 1401 08:18
-
مجموعه عکس های شماره 2 جشن مهربانی روستای میر ۱۴۰۱/۰۴/۳۰
یکشنبه 2 مرداد 1401 01:15
-
مجموعه عکس های شماره 1 جشن مهربانی روستای میر ۱۴۰۱/۰۴/۳۰
شنبه 1 مرداد 1401 20:57
-
ماجرای آب و آب رسانی میر.......علیرضاجعفری
چهارشنبه 4 خرداد 1401 00:20
درود و عرض احترام البته بزرگان روستا بیشتر از بنده باید مطلع باشند. جناب دکتر بهمن خستو در کتاب تاریخچه روستای میر اشاره به تلاشگران نموده اند که فردا نام تلاشگران را به سمع و نظر اهالی و سرکار خواهم رساند. اما نکاتی که در ذهنم می باشد: شرکت تعاونی روستا که مسولش مرحوم حسن جلایی بود در کنار بزرگان روستا این پروژه کلید...
-
میری پیاده بیَمیَن...آقا پویان
شنبه 24 اردیبهشت 1401 23:50
سلام دوستا ن و همولاتیهای گرامی خاطره درمورد پیاده آمدن بسیار زیاد است دهه سی تا چهل شاید 8 یا 10 سالم بود در آن سال که ماه مرداد بود باتفاق تنی چند از هم روستایی ها بوسیله اتوبوس چوبی از تنکابن حرکت کردیم ما بچها داخل راهروی اتوبوس روی بار ها نشسته بودیم نزدیک غروب به کرج رسیدیم آنهم باچه مشکلات بسیار فراوان پس از...
-
جاده میر ...علیرضاجعفری
شنبه 24 اردیبهشت 1401 23:48
اوایل دهه شصت جاده تا منطقه نظر آباد بود و به اونجا که میرسیدیم ماشین ها را پارک میکردند و پیاده و یا با چهارپایان تا میر آمد و شد میشد. بچه هامون را در خانه چند دقیقه بغل می کنیم فوری از درد کمر و پا می نالیم اما من به وضوح به خاطر می آورم گاهی میرسیدیم به نظر آباد . چهار پا و چهار پا دار نبود، پدرم از خود نظر آباد...
-
یاد ایام قدیم میر........رجب کاظمیان
پنجشنبه 22 اردیبهشت 1401 09:30
سلام دوستان روزگارانی در میر قلب من اینجاست، اینجا ریشه اجدادیم شاهدی از حال و روزم، هم غم و هم شادیم هر گذر در ذهن من لبریز است از خاطرات مثل یک تصویر زیبا مانده ام من مات مات یاد دوران گذشته یاد ایامی که رفت بچگی ها، شیطنت ها، یاد آن دوران سخت کوچه ها را دوست دارم گرچه ناهموار هست از بلندی ها چه زیباست آن فضای دور...
-
دکه رضایی........عبدالله نقدی
یکشنبه 18 اردیبهشت 1401 19:29
دکه ای آشنا با صاحبی خوشرو و خوش اخلاق که میزبان اهالی طالقان , علی الخصوص مسافرین روستاهای کش و لهران و میر بود.(آقای رضایی روحت شاد) همه ی ما از این مکان خاطرات زیادی بیاد داریم و به نوعی استراحتگاه کوتاه مدتی بود برای کاهش دردهای عضلانی افرادی که به جهت ازدیاد مسافرین مینی بوس آقای علیمردان ,مجبور بودند ایستاده...
-
سمنو پزان.............فریده میربابایی
چهارشنبه 10 فروردین 1401 00:23
سمنو پزان در طالقان سمنو یه خوردنی خوشمزه و مفید هستَ... در باورهای مذهبی ، شیرینی حضرت زهرا (س) اُرِ موگون (به آن می گویند )... گندم رِ بعد از بوشوردن (شستن ) ۳ روز خیس مینَن ، ۳ روز دی دستمالی نمداری میان دَرِ .... هر روز دستمالِ خیس مینن تا گندم خشک نگرده ، دِوَرِ ( بعد ) گندمِ ، دستمالی میان دِ در میورن ،...
-
آش آلو ......معصومه جانی
سهشنبه 9 فروردین 1401 21:49
آش آلو مخصوص طالقان مواد مورد نیاز : حبوبات شامل نخود لوبیا عدس سبزی آش و رشته آشی رب آلو مغز گردو و کشمش و برگه زردآلو سیر داغ و پیاز داغ و نعنا داغ و ادویه شامل زرد چوبه نمک و فلفل سیاه در صورت تمایل شکر به میزان لازم دستور پخت: ابتدا نخود و لوبیا را میپزیم و سبزی آش و عدس را اضافه میکنیم بعد مخلفات آن مثل مغز گردو...
-
اولین سفره ی هفت سین اهالی در اولین روز قرن پانزدهم هجری شمسی
دوشنبه 1 فروردین 1401 09:34
نوروز ۱۴۰۱ مبارک