روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

جوز داران.......صادق اباذری

( جوزدار)

 درخت گردو خواستم امشب

یک یادآوری کنم از درخت گردوهای قدیم میر که درجوری  زمین بود و حالا اثری از آنها نیست ودو سه 

تا از آنها باقی است یکسری

نام درختان را میبرم که در 

ذهن من هست کاری به اینکه

درخت مال چه کسی بوده 

ندارم فقط یادآوری از نام

آنها میباشد واعداد و ارقام

هم حدودی میباشد

بالاترین درخت گردوی که الان

هم موجود هست ( ورَه کولی

خوسان جوزدار) چون در قدیم زیر آن برّه وبزغاله می

خواباندند به این نام بود

درست مساوی منبع آب قرار

دارد( دبله دار) یعنی درخت

دوقلو ( پلیکان دار) نردبان

( حاجی نصیری جوزدار)

( مگس لهانی جوزدار) لانه

زنبور عسل ( حاجی بخشی

جوزدار)( وردانه دار) یعنی 

گردوش شبیه وردانه دراز بود

شاید  این درخت بجای جوری

زمین در درباغ باشه و یک  مقدار

کلی تر بگم درخت گردوهای

میر(کاباری  جوزدار)( کاباری

چشمی سری جوزدار)( کوری

سری جوزدار) که مال ابن آمین دابود( جیرپسین دری

جوزدار)  که مال ابن آمین دا

بود( میری تلی بنی جوزدار)

بعداز آبشار میر که مال حاج

صادق حاج محمّدی هست

( مدباقردای جوزدار) روبروی

خونه ابراهیم علی میرچی

چشمی لو درباغی جوزداران

که اکثرش مال آقای مولاییان

وآقای طالقانی هست آب گرمی جوزداران مال حاجی کمال هست زیر تله آب گرم

که مال حاجی عباس هست

روبروی واگنک جنگل که مال

یدالله دا بود وجوزدارهای

  ِدهَلی ریشه( جنگل)که درکنار

اورو ( یوسف آباد) هست( اوروی جوزدار)

( میانکوهی جوزدار) (حَمرَبنی

جوزداران)( شاهین دری جوز

داران) وخیلی جوزدار دیگر

که درمیر بوده ویا الان هست

درقدیم جوزدارهای جوری زمین شریک زیاد داشت  یجورای مثل هزار فامیل بود

یکروزقبل ازاینکه بخواهند

گردوها رو پایین کنند به کسانی که ازدرخت جوری زمین سهم داشتند اطلاع رسانی میشدوصبح زودهمه

باهم میرفتند بالا و(جوزرون)

کسی که درخت راپایین میکند

میرفت بالای درخت وگردوها

را پایین میکرد بعد ازاینکه 

همه رو زیر درخت جمع میکردند شروع میکردند به تقسیم کردن گردوها البته 

کسی که بزرگتر بود واز چگونگی تقسیم گردوی آن

درخت اطلاع کامل داشت

سهم جوزرون   جدا میشد 

حالا پنج بریک ویا سه بر

یک ویا دو بر یک هرچی که

عرف بود بعد سهم دشتبان

( پاکار) روهم میدادند بعداگر

درخت ارباب رعیتی بود اونرا

هم مشخص کرده وبقیه را

هم مثل انحصاروراثت تقسیم

میکردند گفته باشم قدیما 

درخت ها هم پربار بود مثلاً

ازپنج هزار تا پانزده هزار هم

گردو میاورد طوری بود که

دیگر نمیشمردند وبا سطل

گردوها روتقسیم میکردند

همین الان هم درحیاط های

میر گردو درخت زیاد هست

بغیر از باغها  ۲۵۰ خونه تومیر

هست حالا میگیم  ۱۰۰ تا خونه

هرخونه دوهزار گردو بیاره

دویست هزار گردو میشه به

عبارتی هر هزار یک میلیون و

دویست هزار تومان میشود

دویست وچهل میلیون تومان

بغیراز باغها وجوری زمین 

هرجور حساب کنید نعمت توی

میر زیاده این هم یک محصول میر خدا برکت بده جوزدارانه

ولی متاسفانه حدود چهار سال

هست که ازنعمت جوز بی بهره

هستیم در اردیبهشت ماه برف

می آید و جوزدارها میسوزد

(سلامت و پاینده باشید)

کمرها و تله ها........صادق اباذری

( کَمَر) 

در میر به سنگ های که نشود

از زمین بلند کرد وخیلی سنگ

بزرگ باشد کَمَر میگویند

۱- قرآن کمر۲- بَزک کمر ۳- دروازه کمر ۴- علی میرزای کمر

۵- خروس کمر

قرآن کمر - درخزی دیم هست

پشت در باغ    که قدیما برگه های از قرآن ویا کاغذهای که

که روی آنها اسم اماماویا آیه

های  از قرآن بود برای اینک

زیر دست وپا نباشه چون گناه

داره آنها روبرده وزیر قرآن کمر

میگذاشتند بزک کمر- درراه قدیم ( راه مال رو) میر به

اوچان قرار داشت درزمانهای

قدیم جمع میشدیم جوانها

پسرودختر (روزهای عزیز) 

مثل ۲۸صفر یا چله امام ووو

میرفتیم امام زاده اوچان برای

زیارت نرسیده به اوچان بعداز

باغ اعظم آقا دره کوچکی بود

که یک درخت سنجد هم آنجا

بود بعداز دره یک سنگ آنجا

بود که به آن بزک کمر میگفتند

وقتی میرسیدیم اونجا دخترا

 به ما پسرها میگفتند( وچن

بشین جلوتر بنیشین تا ما

بیم باهم سرازیز گردیم طرف

اوچان) حالا دراون قسمت

دخترا لباسهاشونو مرتب میکردند ی دسی به سرو رو شون میکشدیدند موهاشونو

مرتب میکردند درهر صورت

آنجا بزک کمر برای ما میری

ها نام گذاری شده بود

دروازه کمر- امتداد مله سنگ

به طرف پایین یکجا کاملا

صخره ها قطع میشود آنجا که

بصورت دروازه میشود بطوری

که از طرف محل بری بعداز

اون دروازه پس ماله پشت 

نمایان میشود ازمحل هم دروازه کمر قابل رویت هست

علی میرزای کمر- ازترمینال که

بری بعداز طویله آقا احسان به

طرف بالا پشت خونه آقا عطا

مرحوم  قرار داشت  که بعداً

به طرف دره پایین سقوط

کرده که  درحال حاظر چسبیده به باغ حاجی محبعلی اباذری اون دوتا کمر

باهم هستند قدیما غروب که

میشد همه می رفتند چشمی لو که از (رونا) مال و وره کولی میآمد رونا مسیر تردد

گوسفندها که مال گفته میشه

وبرّه وبزغاله هم وره کولی است تا آنها را ازهمدیگر جدا

کرده وبه طرف خونه هدایت

کنند در ایام بهار اکثراً غروبها

هوا بارانی میشد و زیر علی

میرزای کمر خشکی بود وهمه

میرفتیم اونجا که خیس نشیم

تا گوسفدها بیایند اون سال ها

خیلی خدا به ما رحم کرده بود

که بعدها من رفتم تهران 

شنیدم که علی میرزای کمر به

طرف دره سقوط کرده ویکم

اثر آن کمر درجای خودش باقی هست  خروس کمر- بعد

از زمین فوتبال بغل دست راه

یک سنگ بزرگ شبیه خروس

هست که به آن خروس کمر

میگویند به صخره های بزرگ

( تَله) میگویند مثل میخ تله

مسیرجاده بعداز وجینرو  که باغ تمام میشود آن صخره بلند

که ماشین از زیرش ردمیشود

میخ تله میگویند 

(شادوپیروز باشید)

کِچِر پزی ...............صادق اباذری

( کِچر پَزی) 

زمانی که انگورکامل رسیدآن

راچیده وبه خونه می آوریم

صبح زودازخواب که بیدارمی

شویم انگورها را شسته یک

مقدارصبرمی کنیم آب انگور

هاخشک بشه سپس انگورها

راتوی تشتی دون میکنیم یعنی

ازخوشه جدا میکنیم دونه انگور را ( گیلّه ) میگویندبعد

یک مقدارله  کرده وداخل دیگ

می ریزیم وداخل یک  کیسه

کوچک مقداری (شیرَگِل) به

آن اضافه میکنیم واجاق را

 روشن می کنیم تاکاملاً داغ شود

وقبل ازجوش آمدن دیگ را

پایین آورده ویک ساعت صبر

میکنیم کمی سردشود سپس

کیسه گِل رابیرون می آوریم

این عمل را ( گِل جُوش) میگویند بعدانگورهای پخته

شده را داخل سینی می ریزیم

وبا دست برروی آن مالیده تا

هسته های انگورجدا شودوبه

بیرون ریخته شودهسته  انگور را( داج) میگویندبعد از

اینکه همه انگورها جداسازی

شدسپس زیر دیگ راروشن

کرده تاکاملاً کچر پخته شود

تقریباً ی چیزی شبیه مربای

آلبالو میشه و نحوه مصرف آن

زمان قدیم که قرمه بودکچر

وقرمه وپیاز داغ راباهم میپختند و روی برنج ریخته

ومی خوردند واسم آن را( کِچربرشته) می گفتند در

زمان فعلی کچر وروغن وپیاز

داغ رامیتوان پخت وبابرنج

خورد مصرف دیگر آن مثل

مربا بانون میخورند

( سلامت وپایدار باشید)