روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

بازیهای ما و آقامی خدابیامرز............فریده میربابایی


یکی از خاطراتی که از پدر خدا بیامرزم در شب چله به یاد دارم بازیهایی بود که با ما بچه ها انجام میداد ...

چند تا گردو مثلا ده تا دانه رو کنار هم روی فرش می گذاشت و به هر کدام از ما بچه ها هم یکی یک دانه گردو میداد و ما باید به فاصله دو متری این گردو هارو می زدیم و اگر موفق میشدیم به ما جایزه میداد . (نخود چی کشمش ، توت ، انجیرخشک ) و هر چیزی که خاصیت داشت .و بعد با دست زدن تشویق مون میکرد ...

بازی دیگه ای که با بابا خدا بیامرز  داشتیم ، کبریت بازی بود . همه مارو دور هم جمع می کرد و بابا خودش شروع می کرد به کبریت انداختن تا وقتی کبریت ثابت بایسته و خیلی هم سخت بود . ( البته بابا خیلی وارد بود با یکی ، دوبار انداختن ،  کبریت ثابت می ایستاد ) . و ما بچه ها هر کدوم نوبتی باید انجام میدادیم ، ولی موفق نمی شدیم ... بعد جایزه ها ( توت ، انجیر ، پسته ، بادام ) رو بابا خودش می خورد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد