روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

چله شوانی رسوم ......آزیتا جعفری و صادق اباذری

امشب شب یلدا رو مخوام شما رو ببرم به رسم و رسوم قدیم تا بینیم در قدیم یلدا چگونه برگزار مگردی 

به زبان طالقانی این رسم و رسوم رو بیان منم که براتان خودمانی تر گرده 

اهالی پاک و ساده روستاها قدیمی جشنانه خیلی علاقه مند بن   و رسم و رسوماتی دارن که خودشانی مخصوص به که در نوع خودش بسیار جالب و  در خور توجه به 


جشن هایی که در فلات ایران برگزار مگردی اغلب به فرهنگ زردتشت مربوط مگردی   اما یلدایی جشن قدمتش طولانی تر از زردتشت به 


مایی اجداد روز اول دی رو روز زایش مهر عنوان کردن 


همه مردم در این شب تا پاسی از شو به شادمانی مپرداختن و سعی مکردن با خوشی و جشن


 غم و غصه رو فراموش کنن 


روستایی مردمان دی به دور از تجملات دوست دارن این شبه جشن هگیرن 

رسم بر اینه که در این شب همه ریش سفیدانی منزل جمع گردن شوخی و خنده کنن  معماهایی که بزرگان فامیل مطرح منن رو پاسخ هدین و در کل دی یک شب خاطره انگیز خودشانی برِک بسازن 

وچان و پیرو ماران کرسی بن منیشن و ریش سفیدان با خواندن قرآن و دعا برای افزایش محصول و رزق و روزی شب نشینی رو شروع منن

خانم ها دی وسایل پذیرایی رو

 آماده منن تنقلاتی مثل هندوانه  سنجد . جوز . زالزالک . کدو پخته شده . انگور خشک شده  

یکی از رسومات طالقانیان در شب یلدا درجی سران و شال اندازی به که به عنوان میراث معنوی ثبت ملی گرسی 

 در این رسم جالب در شب چله جوانان روستا بر بام خانه

 میشین و از درجی که در پشت بام دره یک شالی که به آن کیسه دِوَستن را به طرف پایین مینداختن وقتی اهل منزل متوجه شال مگرستن شالی میان میوه و تنقلات دمینگتن


 بعد شال را به بالا مکشین و محتوای کیسه را خودشانی میان تقسیم مکردن 

رسم دیگه در این شو شعر خوانی و نی زدن به 

وازیانشان دی انگشتر وازی  

گل یا پوچ دی وازی مکردن 

گردویی پوسته به دو قسمت مساوی تقسیم مکردن در یکی از پوست های گردو انگشتری رو پنهان مکردن و اگه شخص درست حدس مزه که انگشتر در کدام پوسته صاحب انگشتر مگرست 


شال اندازی خواستگاران در شب یلدا نیز یک سنت شب یلدایی به 

اینگونه به که وقتی خورشید غروب مکرد و چراغان روشن مگردی این رسم آغاز مگرست 

خواستگار یک شال پشمی رو از پشت بام دتر مورد علاقه اش که اونی میان جوراب و چادر و النگو روسری یا انگشتر به پایین خانه دمینگت 

اهالی خانه وقتی شال رو میدین از خانه بیرون مشن و دتر خانه میان تنها ممانست تا پسری همراه صحبت کنه و بعد هدایا رو از شالی میان باز مکرد و پیر و مارش رو نشان همدا اگر مار خانواده موافقت خودش رو اعلام مکرد هدیه ای ارزشمند رو جایگزین هدیه پسر مکرد و شال رو تکان همدی تا پسر آن رو بالا بکشه اما اگر مار موافق نبه یک هدیه بی ارزش مثل کهنه گیوه رو در شال میگذاشت که پسر مفهمست که جواب مار منفی هسته


اما حالا رسمان دی عوض گرسی الانه موشون پیر ماری خانه حافظی اشعار باز منن 

و چند خطی مخانن

 و یک عده ای گوشیانی میان درن و اس ام اس همدین دوستانشانی برای و دی از اون شور و حال قدیمان خبری نیه 

وازیشان گرسی همان موبایل 


حالا خوبه ما دی وگردیم به رسم و رسومات قدیم 

اولین کار اینه میزبان وقتی مهمانان وارد مگردن موبایلانه همان دم در از دست مهمانان هگیره این کار انجام گرده همه مشکلات حل مگرده 

در قدیم بازیهای دسته جمعی کم نبه دواره آنها رو یاد آوری کنیم 


جشن دسته جمعی داشته بیم و 

همه با هم شادی کنیم مثل قبل 

اونوقت هسته مینیم چه لذتی داره که چند ساعتی همه در کنار هم شادی دسته جمعی داشته باشیم

صادق اباذری:

فقط من یک نکته به گفته های شما اضافه کنم که یکدفعه به یادم آمد  وآنهم خوردن ماست را درشب چله خیلی ضروری میدانستندو اعتقاد  داشتند چون ماست سردی می باشد در شب چله بخورند تابستان زیاد گرما اذیتشون نمیکنه خدمتتان عرض کنم

در اون فصل سال که گوسفندان در حال زادو ولد بودن ماست نبود کسانی که گاو داشتند به همسایه ها نفری یک کاسه ماست میدادند که آنها هم شب چله ماست  داشته باشند قدیمی قربان همه دلسوز ومهربان بَن ایشالا

ماهم راهشونه ادامه هَدیم وبه َوچن هم یاد هَدیم که دلسوز باشند و مهربان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد