یادم میاد 3 گروه برای کاسبی میامدن میر یک گروه خانواده پر جمعیتی بودن شغل اصلی اینها مسگری بود وتوی میر میگفتند کولیها زن ومرد قوی هیکل که نمیدانم کجایی بودن سر ترمینال جای ساختمان مخابرات یا گرمادر زیر درخت توت چادر بزرگی برپا میکردن با کسی دوست نمیشدند وبعداز مدتی که کار مسگری کم میشد بی سرو صدا میرفتند گروه دوم پیر مردی بودبه اتفاق پسرش میامد و مسگر بودن دم مسجد اتاقی بود اونجا اطراق میکرد قبلا از ساخت مدرسه این مکان ملا خانه بود وگروه سوم گون کَن بودن میگفتند اصفهانیها می آمدند کوه رو از کدخدا اجاره میکردند و کتیرا میگرفتند کاری بسیار سخت وزندگی خیلی سخت...... من اون رو توی کوه دیده بودم با اینکه زندگی طالقان اون زمان سخت بود ولی ما نسبت به اون ادما خیلی راحت تر بودیم چند جا هنوز تنور نونوایی با سنگ از اون ادما یادگار مونده با تشکر رجب کاظمیان