در قسمت غرب روستای میر تپه ای قرار دارد که در سکون و خاموشی به سر می برد و خزه ای دیم نام دارد.
همانجا که هر غروب، خورشید به سنگ های تنومندی که کنار هم هستند بوسه می زند و به دره مجاورش فرو می رود و سیاهی شب گسترده می شود.
این دژ چشمگیر و جذاب به تمام نقاط ده اشراف دارد و از طرفی نگاه کنجکاو بیننده به سمت و سوی او نگران است.
در اولین فرصت، خود آگاه سربالایی کنار چشمه را طی می کند تا خودش را به بلندی و نزد سنگ ها برساند، دور خود بچرخد و شاهد دورنما های زیبا باشد.
شکل طبیعی و مخصوص این خطه در اذهان می ماند و بعد ها در خلوت و رویا بازتاب خاطره به جا مانده از خودش را بروز می دهد.
پناهندگان و کوچ کنندگان اولیه در همین بلندی اسکان یافته اند و انگار امواج زندگی ایشان در این نقطه پراکنده است و می تواند افکار دیگران را به باور های غیر عادی اغوا کند... چنانکه یک بار کرده است.
یاد آوری نیرنگ های گذشته و تلخکامی ایده های نافرجام آن اکنون برای اهالی آزار دهنده است. اما با اتکا به تجربیات، راهگشای مبارزه با افکار فریبکارانه نیز گردیده.