روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

میری میان مینی حال خوش نِبه......عبدالله پویان

اوایل دهه ی 30 بود چهار الی پنج سالم بود آن موقع ها موقع غروب خانمها به اتفاق   بچه ها جهت زیارت سر رجه میرفتند تا آنجا که یادم است من هم به اتفاق مادرم رفته بودم زمانی که آنها مشغول صحبت ویا خواندن قرآن و زیارت بودند من به اتفاق یکی از دختر بچه ها بازی می کردیم و مقداری با مادر ها فاصله داشتیم و ناگهان بوته های اسفند که در داخل روستا هم سبز می شد آنها را میچیدیم ومیخوردیم و پس از مدتی عازم روستا شدیم در بین راه مادرم متوجه شد که من حال خوشی ندارم زمانیکه مرا در بغل گرفت متوجه موضوع شد که بلافاصله ما را بمنزل مشهدی الهیار که دایی مادرم بود خدا رحمتش کنه بردندخلاصه من و آن دختر را داخل تور که برای حمل کاه استفاده می شد قرار دادند که درحال چرخاندن بود ومرتب شیر میدادند ومیچرخاند پس از مدتی جسارتا هر چه بود  بالا آوردیم و آن شب تا صبح مادرم بالای سرم بود نام مادرم وسمی بود و در همان سال در اثر زایمان بعلت نبودن دکتر و دوری راه جانش را از دست داد یادش گرامی روحش شاد.

عبدالله پویان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد