روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

استادیوم میر...........رجب کاظمیان

 سلام روز گارانی درمیر         برای من فکر میکنم همین دیروز بود سال اخر دبستان ششم ابتدایی بودیم  امتحانات نهایی تمام شده بودمعلم مهربان اقای سعید بیهقی هرجا هستند سلامت باشد به ما بچه های علاقمند فوتبال  خیلی اموزش داده بود  وتمام معلم های روستا های اطراف می آمدند میر مسابقه می دادیم  تابستان تصمیم بر این شد که یک دوره مسابقه چند جانبه ای رابر گزار کنیم  بین تیم های میر تهران وشمال  بسیار پر هیاهوهمه چیز آغاز شد داخل روستا اعلامیه زدیم ومردم رابرای دیدن فوتبال وتشویق تیم ها دعوت کردیم و  عده زیادی روز بازی می آمدند  اسامی تیم میر  اقایان  خلیل الله بداشتی   مالک اباذری  امان اله میرچی  خدایار اباذری ابراهیم کاظمیان  رجب کاظمیان ابوالفظل یزدانی   واقای حاج مسیح اباذری و اقای رشید مهدوی بعنوان یار کمکی  چون تعداد ما کم بود وشناسنامه عزیزان صادره از میر بود کاری که امروز در فوتبال مرسوم هست وما آن زمان انجام دادیم وچند دوست دیگر  که اسمشون در خاطرم نیست  وبسختی 11 نفر شدیم   تیم تهران   اقایان مجید میر بابایی   حمدلله زلفی  محمد رضا اباذری  مجید نجفی  کامبیز مولاییان  ضیا داهی   نصرلله سره  مرحوم علی جانی مهدی شجاعی    و دوستان دیگر   تیم شمال   اقایان علاعدین جباری جعفر جعفری  محمد اقا اسماعیل  وامیر حسین میرچی مرحوم علی رضا اباذری و دوستان دیگر که حالا در خاطرم نیست       در مسابقه اول با شمال ما در پایان  با نتیجه 2     0  برنده شدیم  کاشته پشت 18 اقا مالک  اباذری دیدنی بود  وتهران 2   1  شمال را شکست دادند ودر مسابقه فینال باتهران در نیمه اول ما دو گل خوردیم وبازی دست بچه های تهران بود در نیمه دوم با تلاش ودوندگی بسیارشکل بازی را تغییر دادیم ویک گل امان لله میرچی با پاس بنده زد  در ادامه پنالتی بدست امد وابولفضل یزدانی توپ راتبدیل به گل کرد  و بازی به وقت اضافه کشیده شد  ودر وقت های اضافه بعلت اینکه بچه روستا بودیم وهر روز کوه میرفتیم نفس چاق تری داشتیم ودر یک پاس کاری بسیار جالب بین مالک وخلیل  وجا گذاشتن دفاع  وگل  بسیار هیجان داشتیم  وبازی بانتیجه  3 بر 2  بنفع مابه پایان رسید وبعد سوت داور.... ما خیلی خوشحال بودیم واحساس غرور میکردیم وآن بازی تبدیل به تاریخ در جوانی ما شده بود  ودیگر تیمی از بچه های روستایی میر شکل نگرفت یاد همه عزیزان بخیر همه شاد و سلامت باشند یاد عزیزان سفر کرده بخیر  مقصودم تجدید خاطره بود  و عکسی از ان تیم پر نشاط

ودر آخر یادی کنم از عزیز سفر کرده معلم اخلاق اقای رفیع رسولی وآقای سید احمد میر بابایی که در بازی فینال به ما کمک کردن       

رجب کاظمیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد