یادباد ان روزگاران یاد باد
همانطوریکه میدانید به گویش طالقانی سنگهایی بزرگ را کمر میگویند
و در زمان های دور ۲ کمر عظیم از کوه رها شده و در ضلع غربی میر روی تپه ای کنار هم قرار گرفته بودند سالیان متمادی در کمال رفاقت روزگار را طی میکردند.
تا اینکه پیرمردی از اهالی آن زمان که به کشاورزی کاشت صیفیجات علاقه داشت روی یکی از کمرها که مسطح بود اقدام به ایجاد باغچه نمود و با نردبان هر روز خاک اطراف را با کیسه به بالای کمر حمل می نمود
و باغچه را آماده کاشت نهال های مختلف از جمله کدو خیار بادمجان گوجه فرنگی و.....می نمود برخی از اهالی ایشان را مورد تمسخر قرار میدادند آن پیرمرد عزیز هر روز با سطل از چشمه آب می آورد و باغچه را آبیاری می نمود .
سرانجام فصل تابستان فرارسید و صیفیجات بار داد و از هر طرف کمر نمایان و جلوگر شد و منظره ای زیبا پدید آورد که سبب تحسین اهالی گردید از آنجاییکه نام این پیرمرد جنت مکان علیرضا بود بنابراین نام این کمر """علیرضا کمر """معروف شد، با توجه به اینکه این ۲ کمر از جای اصلی خود یکی پس از دیگری حرکت نموده و رها شده اند " مجددا رفاقت و برادری خود را ثابت نموده و در کنار هم قرار گرفته اند " که امروز در ابتدا در باغ مشاهده میشوند.
ایرج اله بداشتی اردیبهشت ۱۴۰۰