و اما......قمری ماما
خانمی فوق العاده قوی و مقتدر و مهربان و خوش زبان و زحمتکش
و من از ایشون به عنوان خانمی سیاستمدار یاد میکنم
فوق العاده مدیربودن و همراه عالی
هر وقت پیش ما میومدن وقت پاییز و زمستان طوری از دلتنگی و مهربانی هاشون میگفتن که من فکر میکردم منو از همه بیشتر دوست دارن و این طور به نظر میرسید که من اصلِ نَوِ یَم.
منزل عمو ها یا عمه ها هم همینطور بود
و هر کدوم از نوه ها این باور را داشتن که اونها رو از همه بیشتر دوست داشتن
دست خالی نمیومدن , لواشکی ,توت خشکی, گردویی ......
و تا خونه ی ما بودن هر شب بگو و بخند و مادرم با اینکه عروس شمالی بودن و طالقانی نبودن اما هیچ وقت ما این حس و نداشتیم که فرقی بزارن
خیلی زیاد بچه هاشو دوست داشتن یه جمله ی معروف داشتن
"جیگر جیگر و دیگر دیگر"
با این جمله عروس و دامادها تکلیف روشن بِ
واقعا روحش شاد - قمری مامان جان روحت شاد