روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

روستای میر طالقان

این وبلاگ جهت اشنایی بیشتر طالقانی دوستان با روستای زیبایم میر طالقان ساخته شده

شغال........صادق اباذری

باسلام خاطره ای از دوستم

احمد آقا درّآج

در زمان قدیم که ما نوجوان

بودیم ماشین تا سد قدیم می

آمد(سدبندی)اسم ایستگاه بود

از میر دوتا (چربادار) داشت

یعنی کسی که با قاطر می رفت سدبندی و مسافر میآورد

یکی مهدی دا ۳تا قاطر ویکی

دیگر هم نیازدا ۲ تا قاطر داشتند  بعضی از روزها که

باباها کار داشتند احمد و همّت

باهم میرفتند سدبندی ومسافر

 ها را میاوردند محل احمد تعریف میکرد یک شب بعد از 

شام تصمیمم  گرفتم که برم

نظرآباد بخوابم وقاطر ها هم

اونجا بچرند تا دم صبح برم

سدبندی و همیشه با همّت 

میرفتم اونشب او نبود و تنها

رفتم بعد از رسیدن به نظر آباد

پالان قاطرها را باز کردم و گذاشتم روی زمین و اونها هم

همان اطراف می چریدند دراز

کشیدم هنوز خوابم نبرده بود

که دیدم صدای شغال می آید

حالا قاطرها هم کمی از من دور شده بودن همین بیشتر

منو به وحشت انداخت فوری

سوی فانوس را کم کردم دیدم

دور بدور صدای نه یک شغال

بلکه شغال ها به من نزدیک تر

میشد  از ترس رفتم  زیر پالان

قاطر وروی خودم را با پارچه

ای که روی پالان بود پوشاندم

خلاصه از ترس خوابم برده بود یکدفعه متوجّه شدم که

صبح شده سریع قاطرها را

آوردم  و پالان  کردم از ترس

شب قبل سوار قاطر شدم

رفتم به طرف سدبندی دیگه

بعد از اون شب تنها نرفتم

نظر آباد بخوابم 

یک خاطره کوچک هم از شغال

یادم آمدخارج از لطف نیست

که برای شما تعریف کنم یک روز غروب از اوچان حرکت 

کردم به طرف میر رسیدم بالاتر از سبزه کار دیدم از روبرو رونسی صدای یک 

شغال آمد هوا هم کم کم داشت تاریک میشد من هم

صدای شغال درآوردم پسر 

بیکاری مگه راهتو ادامه بده

چشت روز بد نبینه دیدم هی 

دور بدور صدای شغال ها

بیشتر میشه و هی به من 

نزدیکتر میشن حالا از ترس

سربالایی رو می دویدم تا

رسیدم سر قبرستان یکم 

خیالم راحت شد که دیگه

تو ده نمی آیند   

( سلامت باشید وپایدار)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد